|
منوی کاربر
حضرت زينب (عليها السلام) كه شوهر داشتند ، چگونه به كربلا رفتند؟ چرا فرزندانشان را به همراه بردند و چرا شوهرشان، ايشان را همراهي نكرد؟ پاسخ : حضرت زينب با اجازه شوهرش عبدالله بن جعفر به كربلا رفت . عبدالله بن جعفر نه تنها به حضرت زينب اجاز? حضور در كربلا را داد، بلكه به دو فرزند خويش اجازه داد همراه حضرت زينب (س) در كربلا حضور يابند. مرحوم شيخ مفيد مينويسد: وقتي خبر شهادت حسين(ع) و عون و محمد (فرزندان عبدالله بن جعفر)، در مدينه به گوش عبدالله رسيد، گفت: "انا لله و انّا اليه راجعون" يكي از غلامان وي در مقام تأسف برآمدو گفت: اين مصيبت از ناحيه حسين به ما رسيد! عبدالله بن جعفر از سخن او سخت ناراحت شد و برآشفت و با كفش خود بر سر او زد و گفت: آيا دربار? حسين(ع) چنين ميگويي؟! به خدا سوگند! خودم نيز آرزوداشتم هرگز از او جدا نشوم. اگر در كربلا حضور داشتم، در ركاب او ميجنگيدم تا شهيد شوم؛ زيرا او شايسته است جان فدايش شود. آري فرزندان من همراه برادرم و پسر عمويم كشته شدهاند و مواسات نموده اند و به پاداش صابران هم دست خواهند يافت. آن گاه عبدالله متوجه اهل مجلس شد و گفت: شهادت حسين به ما عزّت بخشيد . اگر چه نتوانستم در ركاب حسين فداكاري كنم. اما فرزندانم با جانبازي خود حسين (ع) را خوب ياري كردند.(1) نگرش و رويكرد عبدالله نشان از آن دارد كه وي آرزوي شركت در قيام امام را داشت، ولي برخي از عوامل مانع از حضور وي در كربلا شده است. عبدالله بن جعفر، پس از شهادت عموي خود امام علي(ع) شديداً مطيع امام حسن و امام حسين(ع) بود و هيچ گاه در آشكار و پنهان مخالف دستور آنان عمل نميكرد، بلكه وقتي "معاويه" دختر عبدالله "ام كلثوم" را براي يزيد خواستگاري كرد، اختيار ازدواج آن دختر را به امام حسن و امام حسين(ع) واگذار نمود. شايد علت نرفتن او به كربلا اين بود كه امام، قيام را بر وي واجب نكرد، بلكه همان طور كه دربار? ديگران معمول داشت، اختيار قيام را به خود عبدالله گذاشت. ثانياً شايد عبدالله تشخيص داد ماندن او درمدينه ازجهات مختلفي كه براي ما روشن نيست، به صلاح و مصلحت نزديكتر است ، ولي در عين حال ، اگر حسين (ع) قيام و خارج شدن را واجب ميكرد، زودتر از ديگران ، دستور حسين(ع) را به مرحل? عمل در ميآورد.(2) برخي ديگر احتمال دادند كه عبدالله بدان جهت به كربلا نرفت كه زينب (ع) فارغ البال تر بتواند رسالت خويش را در پيام رساني خون شهيدان عملي سازد.(3) پي نوشتها: 1.ارشاد مفيد، ص 248، بحار الانوار ، ج 45، ص 123. 2.بانوي شجاع زينب كبري، ص 72 ، به نقل از : احمد صادقي اردستاني ، زينب قهرمان، ص 94 - 95. 3.احمد صادقي اردستاني، پيشين.
چرا قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ شش گوشه دارد؟ پاسخ : در ميان اقوال مورخان دربارة چگونگي دفن حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و ياران باوفاي آن حضرت اندك تفاوتي، ديده ميشود؛ جهت روشن شدن موضوع به تشريح بعضي از آنها ميپردازيم: الف. مرحوم مفيد پس از ذكر اسامي هفده نفر از شهيدان بنيهاشم كه همگي از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودند، ميفرمايد: آنان پايين پاي آن حضرت در يك قبر (گودي بزرگ) دفن شدند و هيچ اثري از قبر آنان نيست و فقط زائران با اشاره به زمين در طرف پاي امام ـ عليه السّلام ـ آنان را زيارت ميكنند و علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ (علي اكبر) از جملة آنان است، برخي گفتهاند: محل دفن علي اكبر نسبت به قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ نزديكترين محل است.
پرسش : شهادت امام حسین(ع) عمل اختیاری بود یا مقدّر شده بود؟ پاسخ : قبل از پاسخ، ابتدا لازم است معنای قضا و قدر را بیان کنیم. قََدَر یعنی اندازه و اندازه گیری و تعیین حدّ و حدود چیزی. تقدیر در اصطلاح به این معنا است که خداوند برای هر چیزی اندازه ای قرار داده، آن را بر اساس اندازه گیری و محاسبه و سنجش قرار داده است. قضا یعنی حکم و حتمیت. در نظام آفرینش، موجودات از چندین اه ممکن است به وجود بیایند، مثلاً اگر به خانة شما از چند کوچه راه باشد، ورود به آن جا از چند راه ممکن است. حال اگر از میان چندین راه ممکن، علل و اسباب یکی از آنها فراهم شد و تنها همان تحقق یافت، این مرحله را قضا می نامند. پرسش : آيا عمامه، شمشير و اسب امام حسين(ع) همان عمامه و شمشير و اسب پيامبر بود؟ توضيح دهيد. پاسخ : بحث را در دو بخش پي ميگيريم: الف: در رواياتي كه از اهلبيت ـ عليهم السلام ـ رسيده تصريح شده است كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كتاب و سلاح را كه از مختصّات ائمه ـ عليهم السلام ـ بعد از آن حضرت به شمار ميرود به أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ سپرد امام علي ـ عليه السّلام ـ آن را به امام حسن ـ عليه السّلام ـ و همينطور هر كدام از آنان كتاب و سلاح را به امام بعد از خود تحويل دادهاند؛ از جمله: يك: سليم بن قيس گفت: أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در هنگام وصيّت كتاب و سلاح را به امام مجتبي ـ عليه السّلام ـ داد و فرمود: پسرم، رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به من دستور داده است كه كتاب و سلاح را به تو تحويل دهم، همانطور كه پيامبر خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ به من وصيّت كرد و كتاب و سلاح را به من داد و تو بايد آن را به برادرت حسين تحويل دهي. دو: در جنگ صفين أميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ به قنبر فرمود: نيزة رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ را كه لمس شدة به دست آن حضرت است (برايم) بياور، آن را امام حسن ـ عليه السّلام ـ از من به ارث ميبرد و لكن به كار نميگيرد و در دست حسينم شكسته خواهد شد.
مقدمه روزها همچنان از پی هم میگذرند و دوباره محرم با آن حال و هوای سحرانگیزش از راه میرسد. دوباره عطر خوش حسینی به مشام میرسد و نوای «یاحسین» گوش جان را نوازش میدهد. زمزمهای كه همواره ورد زبان ملت ایران بوده و با نشأت گرفتن از زمزمهها و نام حسین(ع) بود كه توانستند چنان حوادثی را بیافرینند به طوری كه با گذشت زمان هنوز فعل حسینیشان در اذهان حك شده باقی مانده است. |